«آیات شیطانی»؛ ۲۰ سال گذشت
بیست سال از روزی که آیتالله خمینی فتوای قتل سلمان رشدی، نوسینده کتاب آیات شیطانی را صادر کرد، میگذرد. نویسندهای که متهم بود با کتاب «آیات شیطانی» خود به دین اسلام توهین کرده است. این فتوا، پیامدهای فراوان و عمیقی داشت که هنوز و پس از گذشت ۲۰ سال از صدور آن به نوعی ادامه دارد.
آندرو آنتونی، مقالهنویس هفتهنامه آبزرور، چاپ لندن، طی مقالهای به بررسی سیر این ماجرا، از کتاب سوزی و بمباندازی تا تاثیرات شگرف آن بر آزادی بیان در جوامع چند فرهنگی، به خصوص در غرب، پرداخته است.
نویسنده آبزرور مقالهی خود را از روز آفتابی و آرام ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ آغاز میکند. زمانی که گروهی از مطرحترین نویسنگان بریتانیا از جمله مارتین ایمیس، پل ثرو و سلمان رشدی در مراسم ختم نویسندهی انگلیسی، بروس چتوین، حاضر شده بودند. صبح همان روز فتوای رهبر ایران، آیتالله خمینی مبنی بر اعدام رشدی به خاطر نوشتن رمان «آیات شیطانی» صادر شده بود.
به نوشته مقاله نویس آبزرور، دوستان رشدی، از جمله ثرو که فکر میکردند این فتوا تهدیدی توخالی است، اما مراسم ختم چتوین آخرین باری بود که رشدی در میان جمع دیده شد. او باقی آن روز را صرف پیدا کردن پسرش، ظفر، کرد و بعد پنهان شد. فردای آن روز تیتر اصلی تمام روزنامههای لندن این بود «آیتالله [خمینی] فرمان داد: رشدی را اعدام کنید»
اما مقاله نویس آبزرور مقاله خود را به سمت و سویی دیگر میبرد و مینویسد که چاپ «آیات شیطانی» بیش از آن که موضوع بحثهای خداشناسی شود، فرصتی شد برای نشان دادن قدرت سیاسی در جهان اسلام، عمدتا بین ایران و عربستان سعودی. ایران در مقایسه با کشورهای اسلامی دیگر دیرتر به این ماجرا واکنش داد.
«آیات شیطانی» نخستین بار ۹ روز پس از روز چاپش در ۲۶ سپتامبر ۱۹۸۸، در کشور هند تحت فشار گروه جنت ممنوع شد. با این همه عربستان سعودی بود که نوک پیکان اعتراضات را شکل داد و این روحانیان سعودی بودند که طرح محاکمه رشدی را میکشیدند. با گسترده شدن اعتراضات و همچنین جمع شدن روحانیون شهر قم، ایران نیز به این قافله پیوست و فتوا صادر شد و ایران توانست به برنده اصلی رقابت بر سر نفرت از رشدی و در نهایت کل غرب و میراث آن بدل شود.
آندرو آنتونی، مقاله خود را با نقل مشکلات رشدی در دهه بعد پیش میبرد، از دورانی که هیچ سیاستمداری به او نزدیک نمیشده و خطوط هوایی بریتانیا از او خواسته بودند از هواپیماهای آنها استفاده نکند. دورانی که نه تنها برای رشدی بلکه برای دهها فرد دیگر که به نوعی به این کتاب مرتبط بودند نیز هولناک بوده است.
پوزشخواهی بی تاثیر
در کریسمس ۱۹۹۰ رشدی ایمان خود به اسلام را تازه کرده و اعلام میکند که با هیچکدام از شخصیتهای «آیات شیطانی» هم نظر نیست. دوستاناش به او میگویند این کار دردی را دوا نخواهد کرد، اما او عذرخواهی میکند و تنها سالها بعد میگوید این کار بزرگترین اشتباه زندگی او بود.
در واقع این عذرخواهی تاثیری چندانی نداشت، با آنکه آیتالله خمینی در گذشت اما فتوا لغو نشد، هیتوشی اگاراشی، مترجم ژاپنی کتاب رشدی به ضرب چاقو کشته شد، اتوره کاپرییولو، مترجم ایتالیایی، در یک حمله دیگر با چاقو به شدت مجروح میشود، در سال ۱۹۹۳ ویلیام نیگارد، ناشر نروژی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد و عزیز نسین، مترجم ترکی اثر نیز هدف اصلی کشتار سیلواس -حریقی عمدی در یک هتل با ۳۷ کشته- بود. نویسنده آبزرور اما این اثر پر جنجال را همچنان جز پرفروشترین آثار ادبی به ویژه در آمریکا میداند. رشدی نیز ۷ رمان و چندین اثر دیگر منتشر کرده است.
پس از انتشار «آیات شیطانی»:
هیتوشی اگاراشی، مترجم ژاپنی کتاب رشدی به ضرب چاقو کشته شد، اتوره کاپرییولو، مترجم ایتالیایی، در یک حمله دیگر با چاقو به شدت مجروح میشود، در سال ۱۹۹۳ ویلیام نیگارد، ناشر نروژی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد و عزیز نسین، مترجم ترکی اثر نیز هدف اصلی کشتار سیلواس -حریقی عمدی در یک هتل با ۳۷ کشته- بود.
اما آنچه آنتونی در پی «داستان رشدی» به آن اشاره میکند، نه خود نویسنده و «آیات شیطانی»، بلکه سخنان آیتالله خمینی است که بعد از صدور فتوا از رادیوی جمهوری اسلامی ایران پخش شد. آیتالله خمینی در این سخنان خواهان مرگ تمام کسانی است که هوشیارانه به چاپ این اثر کمک کردهاند، «تا دیگر کسی جرات نکند که به اسلام هتک حرمت کند.» بعد از نقل این سخن است که آنتونی میپرسد: چرا این آثار دیگر امروز خلق نمیشوند؟ چرا ناشران و نویسندگان هیچ کدام قدرت نوشتن و چاپ اثری نظیر «آیات شیطانی» را ندارند؟
آنتونی بعد از طرح چند مثال چون کتاب «جواهر مدینه» از شری جونز و توجیهاتی از انتشارات رندوم هوس برای چاپ نکردن اثر، به نقل قولی از کنن مالیک خالق کتاب «ماجرای رشدی و میراث آن» میرسد: «آن فتوا در واقع برای همیشه تاثیرش را گذاشته است.» آندرو آنتونی مینویسد که نگاه انتقادی به دین اسلام از موضاعات هنری کنار گذاشته شده و خالق اثری که اسلام را به چالش بکشد، چه مسلمان (چون رشدی) و چه غیر مسلمان (چون تئو ون گوگ) با تهدید جدی از سوی جامعه مسلمان روبهرو شدند. حتی شخصی چون نجیب محفوظ نیز که از منتقدان «آیات شیطانی» بود، پنج سال بعد از امضا کردن بیانیهای که کشتن هر نویسندهای را محکوم میکرد، توسط افراطگرایان اسلامی به ضرب چاقو کشته شد.
آنتونی کلمه «اسلام هراسی» را از مهمترین تبعات چاپ «آیات شیطانی» و اتحاد مسلمانان را هم نتیجه و عامل «اسلامهراسی» میداند. آنتونی مینویسد زمانی که آیتالله خمینی اعلام کرد «آیات شیطانی» توطئه «حساب شده» امپریالیستهای صهیونیست برای ظلم بر مسلمانان است، کمتر کسی معنا و صحت آن را درک میکرد. اما حالا بعد از وقایع یازده سپتامبر، حمله نظامی به عراق و افغانستان و درگیری مدام اسرائیلیها و فلسطینیها ایده جنگ فرهنگی و نظامی غرب علیه اسلام بیشتر جان میگیرد.
آندرو آنتونی، مقالهنویس آبزرور، در انتهای مقاله خود مینویسد که این خصوصیات اسلام برای تعیین آن چه پذیرفتنی است و آنچه نیست، تنها مختص این دین نیست. ادیان دیگر نیز در این باره حساسیت نشان دادهاند. فرهنگ، میراثی اجتماعی است، اما در یک جامعه آزاد، بحث «آزادی انتخاب» نیز وجود دارد؛ آزادی تغییر دادن اعتقادات، پس زدن سنت و به چالش کشیدن مذهب که تمام اینها در جامعهای که در آن بیان اعتقادات و بحث و گفتوگو آزاد است، پیش خواهد آمد.
در این بیست سال اخیر چنین چیزی روز به روز کمتر شده است. سال ۱۹۸۹ دولت بریتانیا از آزادی بیان در مقابل افراطگرایان اسلامی دفاع میکرد و در سال ۲۰۰۹ میلادی، افراطگرایان اسلامی دولت بریتانیا را محکوم میکنند که حق آزادی بیان را از انسانها گرفته است. بیست سال از فتوای آیتالله خمینی میگذرد، رشدی به زندگی عادی بازگشته، اما «آیات شیطانی» هم چنان سوژه و موضوعی برای برخورد فرهنگهاست. به نوشته آنتونی، این کتاب احتمالا بیانگر این اعتقاد است که «هیچ چیز، مقدستر از آزادیای نیست که هر چیز مقدسی را به نقد بکشد و لازم است که پس از بیست سال همچنان این موضوع را از خاطر نبریم.»
No comments:
Post a Comment