Wednesday, June 18, 2008

و هنوز شريعتي

و هنوز شريعتي
مرتضي کاظميان - پنجشنبه 30 خرداد 1387 [2008.06.19]
سي و يکمين سالروز درگذشت دکتر علي شريعتي نيز فرارسيد. روشنفکر 44 ساله‌ي ايران، همچنان يکي از ‏برجسته‌ترين کانون‌هاي رجوع و مطالعه و نقد و بررسي است. موثرترين روشنفکر اين سرزمين با وجود اينکه از ‏همه سو در معرض تندترين و گزنده‌ترين انتقادها و طعن‌هاست، هنوز با اقبال اهل نظر و مطالعه و دانش‌آموزان و ‏دانش‌جويان و فعالان اجتماعي روبرو مي‌شود. اگر طرفداران و مبلغان و علاقه‌مندان او همچون تنوع "کشتي ‏نوح" گونه‌گون‌اند، منتقدان و مخالفان وي نيز بس متکثرند؛ از ليبرال‌هاي اقتصادي ـ وحتي سياسي ـ تا فاشيست‌ها، ‏و از متعصبان مذهبي و سنت‌گراها و بنيادگراها تا ضدمذهبي‌ها، و از استادان دانشگاه تا آنها که نسبتي با کتاب و ‏دانش ندارند، به‌گونه‌اي غريب، مخالفان و منتقدان شريعتي نيز حضور دارند و متنوع‌اند. جالب آنکه برخي آثارش ‏را نخوانده، به نفي و طعن نشسته‌اند، و جمعي نيز به‌اتکاي گزينش‌هاي ويژه، به مخالفت با او پرداخته‌اند. با اين ‏همه، آنچنان که ذکر شد، و آن‌گونه که فضاي عمومي جامعه شواهد متعددي را به‌دست مي‌دهد، شريعتي هنوز با ‏اقبالي قابل توجه روبروست. علت ـ علل ـ چيست و کدامست؟
در اين مختصر، به برخي از علل ـ بسيار مختصر و به اجمال ـ اشاره مي‌شود.‏
به‎ ‎‏‌نظر مي‌رسد شريعتي همچنان ـ و هنوزـ مورد رجوع و توجه است؛ چرا که او:‏‏1.‏‎ ‎با طرح مثلث "آزادي، برابري و خودآگاهي[يا عشق يا عرفان] نظريه‌اي را ارايه کرد که با وجود سپري شدن ‏سه دهه از آن هنوز ترسيم‌کننده‌ي افقي براي حرکت و راهنمايي براي تدوين راهبرد است.‏
‏2.‏‎ ‎با طرح توامان دموکراسي سياسي و دموکراسي اقتصادي، بر کليدي‌ترين مشکلات اين ديار، انگشت نهاد؛ ‏مشکلاتي که هنوز واقعي و عيني است و راه برون‌شد از آنها نيز تک‌سويه به‌نظر نمي‌رسد.‏
‏3.‏‎ ‎با نقد "طبقه مفسر رسمي و متولي دين" و با عنايت به تکوين يک حکومت ديني در ايران، پس از ‏درگذشت‌اش، ملاحظات و تاملات فراواني را در آثار خود به‌يادگار گذاشت که خواندني است.‏
‏4.‏‎ ‎پروژه‌ي "پروتستاتيسم اسلامي" و آراء نوگرايانه‌ي وي در حوزه‌ي انديشه‌ي ديني، با توجه به بافت جامعه‌ي ‏ايران و نيز حکومت ديني متکي بر قرائت سنتي و چهارچوب‌هاي فقاهتي، همچنان واجد جذابيت و محل توجه ‏است.‏
‏5.‏‎ ‎پرسش‌ها و تشکيک‌ها و نقدهاي او بر دين سنتي، براي نسل پرسش‌گر و نقاد، واجد جذابيت‌هاي انکارناپذير ‏است.‏
‏6.‏‎ ‎تبيين‌هاي ناسيوناليستي او و توضيح "هويت ايراني ـ اسلامي" براي مخاطب ايراني‌اش به‌قدر لازم خواندني ‏است.‏
‏7.‏‎ ‎جان پرشور و روح حساس و مشتعل و عاشق شريعتي، هرجا که فضايي و مجالي براي عرضه يافته، مخاطب ‏را هم شيفته ساخته است.‏
‏8.‏‎ ‎ادبيات و کلام سحرانگيز وي، هنوز کهنه نشده است...‏
‏9.‏‎ ‎پلي که او ميان دانشگاه و جامعه [توده] برپاساخت، هنوز از جمله ويژگي‌هاي منحصر به‌فرد وي ـ يا بس ‏کمياب ـ محسوب مي‌شود که اقبال به او را از منظري ديگر توضيح مي‌دهد.‏
‏10. سرانجام وجه اعتراضي و انتقادي نهفته در آثار مکتوب و شفاهي وي، دريچه‌اي براي تنفس و مجالي براي ‏همدلي "خسته‌گان از وضع موجود" فراهم مي‌آورد.‏
بي‌شک، بر اين فهرست مي‌توان افزود؛ آنچه که ذکر شد، تنها برخي از علل و دلايلي هستند که اقبال غريب و قابل ‏توجه به آثار صوتي و کتاب‌هاي دکتر شريعتي را توضيح مي‌دهند.‏
با وجود آنکه نسل نو ايران در عصر ارتباطات و زمانه‌ي انفجار اطلاعات و نيز در برابر حجم باورنکردني از ‏داده‌ها و نظريات قرار دارد ـ و ماهواره‌ها و اينترنت آن را به‌شکلي باورنکردني بسط مي‌دهند ـ اما جالب توجه ‏است که همچنان شريعتي، از منظرها و زواياي گوناگون، و با نقطه‌عزيمت‌ها و علل و دلايل متعدد و مختلف، ‏مورد مراجعه قرار مي‌گيرد و خوانده مي‌شود و "زندگي مي‌کند". ‏
‏31 سال از درگذشت شريعتي سپري مي‌شود، ولي روشنفکر 44 ساله همچنان به زندگي خود در ايران ـ و جهان ‏ـ ادامه مي‌دهد...

No comments:

 
Copyright 2009 ادبیات