Friday, November 14, 2008

آنچا - رسول یونان


آنجا...

آنجا خانه اي بود
با کوبه ای از ابر و زنگ و آفتاب
واسبي سفيد و وحشي
كه مي توانست آدم را
از تپه هاي سبز آرزو بالا ببرد

آنجا پرودگاري بود
كه دعاهايم را اجابت مي كرد

آيا اگر باز گردم
هنوز دودكش آن خانه دود مي كند
هنوز آسمان آبي ست؟!
آيا اگر باز گردم
هنوز او آنجاست؟!

No comments:

 
Copyright 2009 ادبیات