آنجا...
آنجا خانه اي بود
با کوبه ای از ابر و زنگ و آفتاب
واسبي سفيد و وحشي
كه مي توانست آدم را
از تپه هاي سبز آرزو بالا ببرد
آنجا پرودگاري بود
كه دعاهايم را اجابت مي كرد
آيا اگر باز گردم
هنوز دودكش آن خانه دود مي كند
هنوز آسمان آبي ست؟!
آيا اگر باز گردم
هنوز او آنجاست؟!
آنجا خانه اي بود
با کوبه ای از ابر و زنگ و آفتاب
واسبي سفيد و وحشي
كه مي توانست آدم را
از تپه هاي سبز آرزو بالا ببرد
آنجا پرودگاري بود
كه دعاهايم را اجابت مي كرد
آيا اگر باز گردم
هنوز دودكش آن خانه دود مي كند
هنوز آسمان آبي ست؟!
آيا اگر باز گردم
هنوز او آنجاست؟!
No comments:
Post a Comment